511) سوره قلم (68) آیه 46 أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِن
بسم الله الرحمن الرحیم
511) سوره قلم (68) آیه 46
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
ترجمه
یا [مگر] از آنان مزدی میطلبی که آنان زیر بار تاوان [آن] گرانبارند؟!
نکات ترجمه
«مَغْرَمٍ»
ماده «غرم» در اصل دلالت میکند بر همراهی و ملازمت؛ (معجم المقاییس اللغة، ج4، ص419) «غُرم» به معنای آن چیزی است که انسان ادای آن را برعهده میگیرد بدون اینکه خودش ضرر یا خسازتی به دیگران زده باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص606) و ظاهرا بر همین اساس است که برخی اصل این ماده را به معنای التزام و تعهد به ادای چیزی یا کاری دانستهاند که آن کار به خودی خود بر او واجب و لازم نبوده؛ و آن را معادل کلمه فارسی «تاوان» معرفیکردهاند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج7، ص213)
«غریم» و «غارم» (الْغارِمِین؛ توبه/60) به کسی میگویند که دِین (بدهی)ای برعهده اوست (مفردات ألفاظ القرآن، ص606)[1] و برخی در تفاوت «غُرم» و «دین» گفتهاند که به هر بدهکاریای «غرم» نمیگویند، بلکه «غُرم» در جایی است که شخص بدون اینکه خودش اقدامی انجام داده باشد (مثلا قرض گرفته یا خسارتی به کسی زده باشد) مسئولیت پرداخت بدهیای برعهدهاش آمده، مانند جایی که شخصی ولی و سرپرست شخص دیگری است ویا به هر دلیلی ادای دِینِ کس دیگری را برعهده میگیرد (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج7، ص214)
«غَرام» آن شدت و مصیبتی است که به انسان میرسد (إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً؛ فرقان/65) و در واقع، آن عذاب و شری است که دائما همراه انسان باشد (کتاب العین، ج4، ص418؛ مجمع البحرین، ج6، ص126)
«مَغرَم» (توبه/98؛ طور/40؛ قلم/46) مصدر میمی و به معنای «غرامت» و تاوان است. (التحقیق، ج7، ص214)
«اغرام» یعنی کسی را بدهکار (غرامتدار) کردن است و «مُغرَم» اسم مفعول آن میباشد (إِنَّا لَمُغْرَمُونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ؛ واقعه//66) (التحقیق، ج7، ص214)
ماده «غرم» و مشتقات آن تنها همین 6 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
حدیث
1) از امیرالمومنین روایت شده است که سه چیز انسان را به فتنه میاندازد؛ و سومین آنها را محبت درهم و دینار دانسته، توضیح دادند:
کسی که درهم و دینار [پول و طلا و نقره] را دوست بدارد بنده دنیاست؛ و عیسی بن مریم ع فرمود: دینار دردِ دین است؛ و عالِم طبیب دین است؛ پس هرگاه دیدید که طبیبی درد را به سوی خود میکشد او را متهم بشمرید [= به او بدگمان شوید] و بدانید که او خیرخواه دیگران نیست.
الخصال، ج1، ص113
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زِیَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:
الْفِتَنُ ثَلَاثٌ ...[2] حُبُّ الدِّینَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ هُمْ سَهْمُ الشَّیْطَانِ فَـ ...[3] مَنْ أَحَبَّ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَمَ فَهُوَ عَبْدُ الدُّنْیَا وَ قَالَ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع الدِّینَارُ دَاءُ الدِّینِ وَ الْعَالِمُ طَبِیبُ الدِّینِ فَإِذَا رَأَیْتُمُ الطَّبِیبَ یَجُرُّ الدَّاءَ إِلَى نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَیْرُ نَاصِحٍ لِغَیْرِهِ.[4]
2) از امام صادق ع روایت شده است که: حضرت عیسی بن مریم ع به اصحابش فرمود:
برای دنیا کار میکنید، در حالی که در دنیا روزیتان بدون این کارها هم میرسد؛ اما برای آخرتتان کاری نمیکنید، در حالی که در آخرت جز با عمل روزی نمیدهند؟!
وای بر شما که چه بد عالمانی هستید! اجرت میگیرید و کار انجام نمیدهید!
زود است که صاحبِ کار، کارش را بطلبد؛ و زود است که از دنیا به ظلمت قبر منتقل شوید!
چگونه خواهد بود حال و روز آن کس از اهل علم که راهش به سوی آخرت است اما رویش به سوی دنیاست؟! و آنچه که بدان میل دارد، چه اندازه به او ضرر خواهد زد، به جای اینکه سودش دهد؟!
الأمالی (للطوسی)، ص208
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ، عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) یَقُولُ: قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِأَصْحَابِهِ:
تَعْمَلُونَ لِلدُّنْیَا وَ أَنْتُمْ تُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ عَمَلٍ، وَ لَا تَعْمَلُونَ لِلْآخِرَةِ وَ أَنْتُمْ لَا تُرْزَقُونَ فِیهَا إِلَّا بِعَمَلٍ، وَیْلَکُمْ عُلَمَاءَ السَّوْءِ، الْأُجْرَةَ تَأْخُذُونَ وَ الْعَمَلَ لَا تَصْنَعُونَ! یُوشِکُ رَبُّ الْعَمَلِ أَنْ یَطْلُبَ عَمَلَهُ، وَ یُوشِکُ أَنْ یَخْرُجُوا مِنَ الدُّنْیَا إِلَى ظُلْمَةِ الْقَبْرِ، کَیْفَ یَکُونُ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ مَنْ مَصِیرُهُ إِلَى آخِرَتِهِ وَ هُوَ مُقْبِلٌ عَلَى دُنْیَاهُ، وَ مَا یَضُرُّهُ أَشْهَى إِلَیْهِ مِمَّا یَنْفَعُهُ.
3) روایتی از امام امام صادق ع نقل شده که ایشان هفت گروه از عالمان را که در هفت دَرَکِ جهنم [درجات جهنم] جای خواهند گرفت برشمردهاند: فرازهایی این روایت بدین قرار است:
از علما، برخی دوست دارند که علمشان را انباشت کنند و از آن برندارند! [= به علمشان نمیکنند؛ یا اینکه علمشان را در اختیار دیگران قرار نمیدهند] ؛ اینان در دَرَکِ اول از جهنماند. ...
... و از علما، برخی علمش را فقط نزد صاحبان مال و مقام میگذارد [فقط در ازای پول یا برای کسب قدرت علمش را در اختیار دیگران قرار میدهد] اینها در دَرَکِ سوم از آتشاند ...
الخصال، ج2، ص353
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ فِیمَا أَعْلَمُ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِمَا قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِنَّ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یُحِبُّ أَنْ یَخْزُنَ عِلْمَهُ وَ لَا یُؤْخَذَ عَنْهُ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الْأَوَّلِ مِنَ النَّارِ ...[5] وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یَرَى أَنْ یَضَعَ الْعِلْمَ عِنْدَ ذَوِی الثَّرْوَةِ وَ الشَّرَفِ وَ لَا یَرَى لَهُ فِی الْمَسَاکِینِ وَضْعاً فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الثَّالِثِ مِنَ النَّارِ ...[6]
تدبر
1) «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
کسی که رسالت و پیام الهی را ارائه میکند، برای خدا کار میکند و انتظار ندارد که مردم مزد او را بدهند.
شاید به همین جهت است که در احادیث تذکر دادهاند که از عالمی که دنبال پول و دنیاست برحذر باشید؛ چون او برای خودش کار میکند و دلسوز دیگران نیست ؛ و انسان نمیتواند دینش را از کسی بگیرد که دنبال منافع خودش است. (حدیث1)
2) «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
کسی که رسالت و پیام الهی را ارائه میکند، از مردم اجرتی طلب نمیکند تا بهانهای برای زیر بار حق نرفتن، باقی نماند.
پس،
اگر کسی برای تبلیغ دین از مردم اجرت طلب کرد و مردم به او و سخنانش بیاعتنایی کردند، بهانه موجهی به دست مردم داده و لذا حق ندارد به خاطر این برخورد مردم با او شاکی باشد.
3) «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
چرا از پیامبر ص پرسید که «مگر از آنان مزدی میطلبی»، و مانند آیات قبل، مستقیما از خودشان و یا به عنوان شخص ثالث سوال را مطرح نکرد و مثلا نفرمود «مگر از شما - یا از آنها - مزدی طلب شده»؟
الف. شاید از باب تسلی پیامبر ص است؛ بدین بیان که آنان وقتی زیر بار دعوت پیامبر ص نمیرفتند بر پیامبر سخت میآمد و خدا میخواهد به او بگوید تو خودت را ناراحت نکن؛ زمانی جای ناراحتی بود که از آنها مزد میخواستی؛ اما مگر تو از آنها مزد خواستهای که نپذیرفتن آنها تقصیر تو باشد؟! (تفسیر کبیر (فخر رازی)، ج28، ص219)
ب. آنها مشرک بودند و روسای آنان دائما از آنان اجر و مزد طلب میکردند؛ اما پیامبر ص از آنان اجری طلب نمیکرد؛ و اینکه پیامبر ص این را به آنان مطرح کند برایشان کوبندهتر است: چرا شما از آن رؤسائی که از شما اجرت طلب میکنند پیروی میکنید اما به سخن من که از شما مزدی هم نمیخواهم اعتنایی نمیکنید. (تفسیر کبیر، ج28، ص220)
ج. ...
4) «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً»
چرا تعبیر «أجر» را به کار برد و مثلا نفرمود «آیا چیزی یا مالی یا ... از آنها میطلبی»؟
الف. کلمه «اجر» به معنای «کارمزد» (پاداشی در ازای کار انجام شده) است و در جایی به کار میرود که به ازای آن، کارِ کاملا مفید و سودمند به حال مخاطب انجام شده باشد که مخاطب حاضر باشد برایش هزینه دهد؛ لذا شاید اشاره است به اینکه این کار پیامبر چنان برای آنها سودمند است که اگر شما قدرش را میدانستید همه اموال و بلکه جانتان را فدای او میکردید؛ با این حال او اجری از شما مطالبه نکرده است. (تفسیر کبیر، ج28، ص220)
ب. ...
5) «فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
مردم به طور طبیعی از عالم و مبلغ دین که هدف مادی داشته باشد فرار میکنند. (تفسیر نور، ج10، ص190)
6) «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
شبهه
آیا این آیه با آیهای که میفرماید «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى: بگو من از شما مزدی نمیخواهم مگر مودت و دوستی با خانوادهام» (شوری/23) در تعارض نیست؟
پاسخ
در آیه حاضر میفرماید «مگر از آنان مزدی میطلبی که آنان زیر بار تاوان آن گرانبارند؟!» با توجه به عبارت اخیر آیه، معلوم میشود مقصود از اجر و مزد در این آیه، اجر و مزد دنیوی است؛ در حالی که دوستی با نزدیکان پیامبر (ص) - که همان اهل بیت ع است - یک اجر و مزد دنیوی نیست بلکه برای آن است که افراد مسیر صحیح دین را ادامه دهند و در واقع، نفع این اجر هم به خود آنان برمیگردد و راه آنها را به سوی خدا میگشاید.
خود قرآن کریم در دو آیه دیگر بخوبی پاسخ این شبهه را داده است:
«قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ: بگو آنچه از اجر از شما خواستم برای خودتان است، اجر من تنها برعهده خداست» (سبأ/47)
«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلا: بگو من از شما بر این کار مزدی نخواستم مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد.» (فرقان/57)
[1] البته غریم هم در معنای اسم فاعل است و هم در معنای اسم مفعول و لذا راغب اصفهانی توضیح داده به کسی هم که طلبکار است هم غریم گویند.
[2] . حُبُّ النِّسَاءِ وَ هُوَ سَیْفُ الشَّیْطَانِ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ هُوَ فَخُّ الشَّیْطَانِ وَ
[3] . مَنْ أَحَبَّ النِّسَاءَ لَمْ یَنْتَفِعْ بِعَیْشِهِ وَ مَنْ أَحَبَّ الْأَشْرِبَةَ حَرُمَتْ عَلَیْهِ الْجَنَّة
[4] . در الکافی، ج1، ص46 بابی هست با عنوان «بَابُ الْمُسْتَأْکِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِی بِهِ» که احادیث آن همگی درباره کسی است که علم دین را راهی برای دنیاطلبی قرار داده است و بویژه چهارمین حدیث آن مضمونی بسیار نزدیک به مضمون حدیث فوق دارد:
1- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْهُومَانِ لَا یَشْبَعَانِ طَالِبُ دُنْیَا وَ طَالِبُ عِلْمٍ فَمَنِ اقْتَصَرَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَهُ سَلِمَ وَ مَنْ تَنَاوَلَهَا مِنْ غَیْرِ حِلِّهَا هَلَکَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ أَوْ یُرَاجِعَ وَ مَنْ أَخَذَ الْعِلْمَ مِنْ أَهْلِهِ وَ عَمِلَ بِعِلْمِهِ نَجَا وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ الدُّنْیَا فَهِیَ حَظُّهُ.
2- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِی خَدِیجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَرَادَ الْحَدِیثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ لَهُ فِی الْآخِرَةِ نَصِیبٌ وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَیْرَ الْآخِرَةِ أَعْطَاهُ اللَّهُ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.
3- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِیِّ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَرَادَ الْحَدِیثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ لَهُ فِی الْآخِرَةِ نَصِیبٌ.
4- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْیَاهُ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِینِکُمْ فَإِنَّ کُلَّ مُحِبٍّ لِشَیْءٍ یَحُوطُ مَا أَحَبَّ وَ قَالَ ص أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ ع لَا تَجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْیَا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَرِیقِ مَحَبَّتِی فَإِنَّ أُولَئِکَ قُطَّاعُ طَرِیقِ عِبَادِیَ الْمُرِیدِینَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ.
[5] . وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ إِذَا وُعِظَ أَنِفَ وَ إِذَا وَعَظَ عَنَّفَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الثَّانِی مِنَ النَّارِ
[6] . وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یَذْهَبُ فِی عِلْمِهِ مَذْهَبَ الْجَبَابِرَةِ وَ السَّلَاطِینِ فَإِنْ رُدَّ عَلَیْهِ شَیْءٌ مِنْ قَوْلِهِ أَوْ قُصِّرَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِهِ غَضِبَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الرَّابِعِ مِنَ النَّارِ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یَطْلُبُ أَحَادِیثَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَى لِیُغْزِرَ بِهِ وَ یُکْثِرَ بِهِ حَدِیثَهُ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الْخَامِسِ مِنَ النَّارِ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یَضَعُ نَفْسَهُ لِلْفُتْیَا وَ یَقُولُ سَلُونِی وَ لَعَلَّهُ لَا یُصِیبُ حَرْفاً وَاحِداً وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُتَکَلِّفِینَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ السَّادِسِ مِنَ النَّارِ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یَتَّخِذُ عِلْمَهُ مُرُوءَةً وَ عَقْلًا فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ السَّابِعِ مِنَ النَّارِ.